همايونهمايون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همایون مامان و بابا

29

 مامانی جون الهی من قربون بشم کوچولومو. آقایی شده دیگه . شبا دستور میده تلویزیون خاموش کن. لامپا خاموش کن. بیریم بخوابیم؟ بیریم؟ آره؟ طلا آخه دیگه شما دو سالت شده باید بری اتاق خودت. بازم میچسبی به من تا خوابت ببره. عکست تو این قاب قشنگ شده؟ بازم  فرصت بشه برات مینویسم  قربونت. دوست دارم. ...
2 شهريور 1391

25

خوب سلام عکس دومادی ات رو گذاشتم با یه گل .البته خودت گلی پسر عزیز مامان .بعضی مواقع به من میگی : عزیزم عزیز خودتی .قشنگ خودتی. ناناز خودتی.بازم بگم ؟ نزدیک دو سالگیت هست و من دارم فکر میکنم که میتونم در خونه جدیدمون برات تولد بگیرم یا تا اون موقع خونه تکمیل نمیشه . آخه بعد ساختش برا خرید کابینت و ... هم وقت میخوایم.البته یه ماه و سه روز مونده خدا کنه تکمیل بشه. میگی ساعت چیه؟ به جای ساعت چنده. پیشرفت روز به روزت آرزوی من و باباییه.گل مامان و بابا. ...
2 شهريور 1391

27

عزیز مادر همایون جان . دوسالگیت به سرعت برق و باد گذشت و تولدتو با خاله ها و مامانی به مدت یک دقیقه جشن گرفتیم آخه تو جابجایی اسباب و اثاثیه بودیم . طلا جون صاحبخونه که خونشو تخلیه کردیم حسابی حالمونو گرفت حتی پول یه لامپ ریخته رو که تا یه هفته پیشش سالم بود رو از ما گرفت اینجوری نباشی مامان .حتی وقتی مقداری از وسایلمون مونده بود در رو قفل میکرد که دیگه نریم اونجا . چطوری برات بگم که گفتنی نیست رفتار آدمهایی که برای دیگران ارزش قائل نیستند حالا میفهمم که چرا حتی عروسشون به اونا سر نمیزد فامیل که جای خود.اینجوری نباشی مامان جون.شعر شب که میشه رو قشنگ از من گوش میکنی تا چه روزی بشه ماشائ الله بهتر از من بخونی . شاید مهدتو عوض کنم با یه جا...
2 شهريور 1391
1